عین ا.. به روایت علی پارسایی
عين اله اسم پير مرد مهربوني است که در رودبارک زندگي مي کنه . روزگار زندگي اون از چوب بري – سنگ شکني مي گذرد. عين اله قاطرچي هم هست و بار کوهنوردان را با کمک پسرانش به دامنه هاي علم کوه و تخت سليمان مي بره .
تقريبا تمام کوهنورداني که به علم کوه رفته اند اونو مي شناسند . همه در باره اون مي گم آدم بد اخلاقي است و بقيه را اذيت مي کنه . همه سر مقدار باري که اون بايد با قاطر به بالا ببره باهاش جر و بحث کردند و شايد بهش غر زده اند.
بقول يک نفر سختي صعود يه طرف چونه زدن با عين اله يه طرف ديگه . اما من با اين آدم پاک سرشت و مهربون هيچوقت مشکلي نداشتم . تا حدي که گاهي بچه ها به شوخي من مي گفتند نکنه عين اله با تو فاميله تو چيزي نمي گي .
عين اله هم مثل همه ما انسانه و عاشق کوه . شايد خيلي بيشتر از من . ( در باره بقيه هم قضاوت نمي کنم .)
اون کساني که هميشه باهاش دعواشون مي شه شايد حق داشته باشند چون هيچوقت حاضر نشدند پا به پاش بالا بيان و توي مسير باهاش حرف بزنند.
و نمي شناسندش
هيچوقت از قوري دود گرفته اش چايي نخوردن و هيچوقت اون براشون نگفته چقدر به کوه علاقه داره . صداي آوازش هم نشيندن که وقتي چشم هايش مي بنده چه جوري از ته دلش زمزمه مي کنه . عين اله هيچوقت از کسي چيزي به دل نمي گيره .
انتظاري هم از کسي نداره . هر چند دلش از برخورد بقيه خيلي خونه .
مي گه با آدم يه جوري حرف مي زنن که انگار قاطر چي بودن جرمه .
مگه نمي فهمن اگه من بارشون را بالا نبرم چه جوري مي خوان اون بالا 2 هفته بمونن .
من هم آدم هستم و کارم اينه . دزدي که نمي کنم .
عين اله منطق قشنگي داره مي گه
به کوه ها که نگاه کني چشم انداز هزار رنگ دارن مثل زندگي . گول هيچکدومشون رو نبايد خورد و غافل شد ازراه جلو پا . حواست را خوب جمع نکني مي افتي ته دره .لذت بردن از قشنگي ها را بزار وقتي نشستي و داري چايي مي خوري .
بار ها شاهد بودم چه کساني سر دويست تومان اضافه بار با او دعوا کردند و همان آدم ها سال بعد باز به در خانه او رفتند و او با لبخند هميشگيش گفته :
باشه فردا صبح ساعت 4 مي آم .
به وقت قديم
و هيچوقت دير نکرده .
يه بار که تنها رفته بودم علم کوه زير آخرين سربالائي ميان سه چال ديدمش که داره بر مي گرده ، گفت :
پارسا صد تومن بده بندازم توي امامزاده سالم برگردي . ديشب خواب ديدم پرت شدي . دل نگرانم امسال کوه زياد مي ريزه .
.........................
عين اله دل نگران همه کوه نوردها است . چه اونايي که اذيتش کردند چه اونايي که باهاش خوبند . نمي دونم چرا آلان اين قدر ياد اون افتادم . شايد دلم هواي ديدن يک آدم صاف و ساده و بي شيله پيله را کرده.
عمو عين اله کجايي ؟
بيا يه چايي با هم بخوريم ..
پی نوشت :
این مطلب با اجازه علی پارسایی و به یاد عین ا.. از روی اخترک B612 بازنشر شد

من یه آدم معمولی هستم . علاقه ای به سیاست روز ، روابط بین الملل ، قیمت نفت یا انرژی هسته ای و تاریخ معاصر ندارم . به طبیعت علاقه دارم .دشتها ، کوها ، غارها ، دره ها و آبشارها برام هیجان برانگیز هستن و دیواره نوردی به عنوان رشته تخصصیم برام جذابیت فوق العاده ای داره . لیسانس فیزیک از دانشگاه تربیت معلم تهران ، فوق لیسانس فیزیک از دانشگاه سمنان و دانشجوی دکتری فیزیک نجوم در دانشگاه سمنان هستم . در دفتر بازرسی شرکت مخابرات استان تهران کار میکنم . از سال 1379 عضو رسمی و از سال 1389 عضو جاوید باشگاه کوه نوردی واسکی دماوند شده ام . تو این وبلاگ بیشتر سعی میکنم کوهنوردی فنی مخصوصا دیواره نوردی رو هرچند اندک معرفی کنم . امیدوارم شما هم از اون چیزایی که من لذت میبرم لذت ببرید .با نظرات خودتون موجب شید بهتر بنویسم . ضمنا لازم به ذکره کامنتهای ناشناس با نظرات انتحاری و انفجاری حذف میشه .